امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spunky

ˈspʌŋki ˈspʌŋki
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    spunkier
  • صفت عالی:

    spunkiest

معنی

پرحرارت، باروح، غیور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spunky

  1. adjective spirited
    Synonyms:
    active alert animated bold bouncy brave chirpy courageous eager energetic enthusiastic fearless fiery full of life full of spirit game gritty gutsy high-spirited peppy plucky snappy sprightly tough vigorous zesty zippy

ارجاع به لغت spunky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spunky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spunky

لغات نزدیک spunky

پیشنهاد بهبود معانی