گذشتهی ساده:
spiedشکل سوم:
spiedسومشخص مفرد:
spiesوجه وصفی حال:
spyingشکل جمع:
spiesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(بهصورت مخفیانه) اطلاعات بدست آوردن، جاسوسی کردن
(قبل از تصمیمگیری) وضعیت را ارزیابی کردن، جوانب را سنجیدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spy