امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spy Out

spaɪ aʊt spaɪ aʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb informal B1
(به‌صورت مخفیانه) اطلاعات بدست آوردن، جاسوسی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- They sent a team to spy out the enemy's defenses.
- آن‌ها تیمی را برای بدست آوردن اطلاعات دفاع دشمن فرستادند.
- She decided to spy out the company's plans before the meeting.
- او تصمیم گرفت قبل از جلسه از برنامه‌های شرکت جاسوسی کند.
پیشنهاد بهبود معانی

Idioms

  • spy out the land

    (قبل از تصمیم‌گیری) وضعیت را ارزیابی کردن، جوانب را سنجیدن

ارجاع به لغت spy out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spy out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spy-out

لغات نزدیک spy out

پیشنهاد بهبود معانی