امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stash

stæʃ stæʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
انبار کردن، ذخیره کردن (در محل مخفی برای آینده)، انباشتن، محبوس کردن، پناهگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He had stashed his money under a tree.
- پول‌های خود را زیر درختی قایم کرده بود.
- The police discovered a stash of old coins in a well.
- پلیس تعدادی سکه‌ی قدیمی نهفته در چاهی را پیدا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stash

  1. verb To put or keep out of sight
    Synonyms:
    bury cache conceal ensconce hide occult secrete plant
  1. verb To store up (supplies or money), usually well beyond one's needs
    Synonyms:
    hoard squirrel stockpile cache treasure lay away hive up squirrel-away
  1. noun A supply stored or hidden for future use
    Synonyms:
    hoard cache backlog inventory nest egg reserve reservoir stock stockpile store treasure

ارجاع به لغت stash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stash

لغات نزدیک stash

پیشنهاد بهبود معانی