با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stewardship

ˈstuːərdʃɪp ˈstjuːədʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
نظارت، مباشرت
- Good stewardship requires responsible management.
- نظارت خوب نیازمند مدیریت مسئولانه است.
- As homeowners, we have a responsibility for the stewardship of our property.
- به عنوان صاحب‌خانه، مسئولیت مباشرت از اموال خود را داریم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stewardship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stewardship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stewardship

لغات نزدیک stewardship

پیشنهاد بهبود معانی