با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stoup

stuːp stuːp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دین قدح آب مقدس (در ورودی کلیسا)
- The priest blessed the stoup before the service began.
- قبل‌از شروع مراسم، کشیش قدح آب مقدس را متبرک کرد.
- I accidentally knocked over the stoup and spilled the holy water.
- من تصادفا به قدح آب مقدس خوردم و آب مقدس را ریختم.
noun countable
تنگ، جام، سبو، قدح، پیمانه
- The stoup was made of stone and had intricate carvings.
- تنگ از سنگ ساخته شده بود و دارای کنده‌کاری‌های پیچیده بود.
- The stoup was carved from marble.
- جام از سنگ مرمر حک شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stoup

  1. noun Basin for holy water
    Synonyms: stoop

ارجاع به لغت stoup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stoup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stoup

لغات نزدیک stoup

پیشنهاد بهبود معانی