امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stout

staʊt staʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    stouts
  • صفت تفضیلی:

    stouter
  • صفت عالی:

    stoutest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
ستبر، نیرومند، قوی بنیه، محکم، نوعی آبجو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He proved himself stout in battle.
- او نشان داد که در نبرد بی‌باک است.
- a bunch of stout athletes
- گروهی ورزشکار قوی هیکل
- a stout wall
- دیوار محکم
- a stout wind
- یک باد قوی
- a big stout woman with swollen hands
- یک زن گنده و چاق با دست‌های باد‌کرده
- a stout foe of liberalism
- دشمن سرسخت لیبرالیسم
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stout

  1. adjective overweight
    Synonyms:
    big bulky burly corpulent fat fleshy heavy obese plenitudinous plump porcine portly rotund substantial thick-bodied tubby upholstered weighty zaftig
    Antonyms:
    skinny thin underweight
  1. adjective strong, brawny
    Synonyms:
    able-bodied athletic hard hardy hulking husky indomitable invincible lusty muscular robust stable stalwart staunch strapping sturdy substantial tenacious tough vigorous
    Antonyms:
    weak
  1. adjective courageous
    Synonyms:
    bold brave dauntless fearless gallant heroic intrepid lionhearted plucky resolute stalwart undaunted valiant valorous
    Antonyms:
    afraid timid weak

ارجاع به لغت stout

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stout

لغات نزدیک stout

پیشنهاد بهبود معانی