امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Stringency

    ˈstrɪndʒənsi ˈstrɪndʒənsi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    شدت، کسادی، سختگیری، تندوتیزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد stringency

    1. noun The fact or condition of being rigorous and unsparing
      Synonyms:
      strictness austerity hardness harshness rigidity rigor rigorousness severity sternness toughness
    1. noun A state occasioned by scarcity of money and a shortage of credit
      Synonyms:
      tightness

    ارجاع به لغت stringency

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stringency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stringency

    لغات نزدیک stringency

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return