با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Subconsciously

ˌsʌbˈkɑːnʃəsli ˌsʌbˈkɒnʃəsli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb C2
ناخودآگاهانه، به‌طور ناخودآگاه، نیمه‌هوشیارانه، نیمه‌خودآگاهانه
- Subconsciously, she was looking for the father she had never known.
- به‌طور ناخودآگاه به‌دنبالِ پدری می‌گشت که هرگز نشناخته بود.
- Maybe subconsciously I was trying to sabotage the deal.
- شاید ناخودآگاهانه سعی می‌کردم معامله را خراب کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده subconsciously

ارجاع به لغت subconsciously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subconsciously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subconsciously

لغات نزدیک subconsciously

پیشنهاد بهبود معانی