با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Subsumption

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
رده‌بندی، مشمول، فرع، استقرا ، نتیجه‌گیری، استنتاج
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد subsumption

  1. noun The premise of a syllogism that contains the minor term (which is the subject of the conclusion)
    Synonyms: minor-premise, minor premiss

ارجاع به لغت subsumption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subsumption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subsumption

لغات نزدیک subsumption

پیشنهاد بهبود معانی