با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Suffragan

ˈsʌfrəɡən ˈsʌfrəɡən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
تابع، تابع منطقه یا قسمت دیگری، دستیار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد suffragan

  1. noun An assistant or subordinate bishop of a diocese
    Synonyms: suffragan bishop

ارجاع به لغت suffragan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suffragan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/suffragan

لغات نزدیک suffragan

پیشنهاد بهبود معانی