امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Summery

ˈsʌməri ˈsʌməri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    summerier
  • صفت عالی:

    summeriest

معنی

تابستان، شبیه تابستان، تابستانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد summery

  1. adjective Belonging to or characteristic of or occurring in summer
    Synonyms:
    aestival estival sunny warm
    Antonyms:
    vernal wintry autumnal

لغات هم‌خانواده summery

  • adjective
    summery

ارجاع به لغت summery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «summery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/summery

لغات نزدیک summery

پیشنهاد بهبود معانی