با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Summery

ˈsʌməri ˈsʌməri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    summerier
  • صفت عالی:

    summeriest

معنی

تابستان، شبیه تابستان، تابستانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد summery

  1. adjective Belonging to or characteristic of or occurring in summer
    Synonyms: aestival, estival, sunny, warm
    Antonyms: vernal, wintry, autumnal

لغات هم‌خانواده summery

ارجاع به لغت summery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «summery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/summery

لغات نزدیک summery

پیشنهاد بهبود معانی