امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Surly

ˈsɜːrli ˈsɜːli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تندخو و گستاخ، ناهنجار، با ترشرویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد surly

  1. adjective gruff, bearish
    Synonyms:
    boorish brusque churlish cross crusty curmudgeonly discourteous dour fractious glum grouchy ill-mannered ill-natured irritable morose perverse rude saturnine sulky sullen testy ugly uncivil ungracious
    Antonyms:
    gentle pleasant

ارجاع به لغت surly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/surly

لغات نزدیک surly

پیشنهاد بهبود معانی