با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Symposium

sɪmˈpoʊziəm sɪmˈpəʊziəm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    symposia

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع symposiums به‌ جای symposia استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal
هم‌نشست، کنفرانس، همایش، سمپوزیوم، گردهمایی، مناظره، هم‌سگالی
- I attended a symposium on artificial intelligence at the university last week.
- هفته‌ی گذشته در همایش هوش مصنوعی دانشگاه شرکت کردم.
- The symposium on climate change brought together leading scientists and policymakers.
- کنفرانس تغییر اقلیم دانشمندان و سیاست‌گذاران برجسته را گرد هم آورد.
noun countable
بزم پس‌از شام، مجلس مذاکره‌ی دوستانه، ضیافت
- The symposium was filled with lively music and engaging conversation.
- ضیافت مملو از موسیقی زنده و گفتگوی جذاب بود.
- The symposium was a great opportunity to socialize and relax with friends.
- این ضیافت فرصت خوبی برای معاشرت و استراحت با دوستان بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد symposium

  1. noun conference
    Synonyms: colloquium, convention, discussion, discussion group, forum, gabfest, huddle, meeting, panel discussion, parley, powwow, rap session, round table, seminar, talk

ارجاع به لغت symposium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «symposium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/symposium

لغات نزدیک symposium

پیشنهاد بهبود معانی