امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tailor-made

ˈteɪləmeɪd ˈteɪləmeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
(طبق سفارش) خیاطی شده، خیاط دوخته (نه خریداری شده از فروشگاه)، (جامه) سفارشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
(طبق سفارش و مشخصات معلوم) ساخته شده
- a sofa tailor-made for a small room
- کاناپه‌ای که برای اتاقی کوچک سفارش داده شده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tailor-made

  1. adjective made to order
    Synonyms: comfortable, custom-built, custom-fit, custom-made, designer, fitted, made to order, made-to-measure, perfect, perfectly fitted, snug, suitable, suited, tailored

ارجاع به لغت tailor-made

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tailor-made» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tailor-made

لغات نزدیک tailor-made

پیشنهاد بهبود معانی