امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Teasel

American: ˈtiːzl ˈtiːzl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

دو حالت نوشتاری دیگر این لغت teazel و teazle است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
گیاه‌شناسی خواجه‌باشی، شانه‌ی چوپان، طوسک (نوعی گیاه تیغ‌دار) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Teasel has been used in traditional medicine to treat a variety of ailments, including digestive issues and skin irritations.
- از خواجه‌باشی در طب سنتی به منظور درمان انواع بیماری‌ها از جمله مشکلات گوارشی و تحریکات پوستی استفاده شده است.
- The teazel is a favorite food source for some bird species.
- طوسک منبع غذایی موردعلاقه‌ی برخی از گونه‌های پرندگان است.
noun countable
خار خواجه‌باشی، خار طوسک (برای خارزدن و پرزدار کردن پشم و پارچه و غیره به کار می‌رود)
- By using teazle, woolen fabrics can achieve a soft fluffy texture.
- با استفاده از خار خواجه‌باشی، پارچه‌های پشمی می‌توانند به بافت نرم و کرک‌دار برسند.
- The teasel was an essential tool for raising the nap on woolen cloth in the past.
- خار طوسک در گذشته ابزاری ضروری برای خارزدن روی پارچه‌های پشمی بود.
verb - transitive
خارزدن، پرزدار کردن (پارچه) (با استفاده از خار خواجه‌باشی)
- The textile factory teasels all their fabrics to give them a soft finish.
- این کارخانه‌ی نساجی تمام پارچه‌های خود را پرزدار می‌کند تا ظاهری نرم به آن‌ها بدهد.
- The tailor teasels the edges of the fabric.
- خیاط لبه‌های پارچه را پرزدار می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد teasel

  1. noun Any of several herbs of the genus Dipsacus native to the Old World having flower heads surrounded by spiny bracts
    Synonyms:
    teazel teasle

ارجاع به لغت teasel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «teasel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/teasel

لغات نزدیک teasel

پیشنهاد بهبود معانی