با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Terra Firma

ˈterəˈfɜːrmə ˈterəˈfɜːmə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
خشکی، خاک، قطعه اصلی، خطه بدون جزیره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد terra firma

  1. noun firm ground
    Synonyms: dry land, earth, ground, ground covering, solid ground, sure ground, terra, terrain

ارجاع به لغت terra firma

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «terra firma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/terra firma

لغات نزدیک terra firma

پیشنهاد بهبود معانی