صفت تفضیلی:
thickerصفت عالی:
thickestتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیس - عامیانه) خیلی کودن، بسیار پخمه
خیلی صمیمی، بسیار جون جونی
پخمه بودن، کودن بودن، کلهخر بودن
lay it on thick (with a trowel)
(عامیانه) غلو کردن، زیادهنمایی کردن
در همهی لحظات خوب و بد زندگی، در ایام خوش و ناخوش، در پستیها و بلندیها، در همهحال، در سختی و آسانی، با همهی فرازونشیبها
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thick» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thick