امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tiffany

ˈtɪfəni ˈtɪfəni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پارچه ململ، پارچه توری ابریشمی نازک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tiffany

  1. noun United States artist who developed Tiffany glass (1848-1933)
    Synonyms:
    louis comfort tiffany

ارجاع به لغت tiffany

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tiffany» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tiffany

لغات نزدیک tiffany

پیشنهاد بهبود معانی