با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Toehold

ˈtoʊhoʊld ˈtəʊhəʊld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
(در کوهنوردی) محل استقرار پنجه پا، جای پا، نفوذ کم
- He was hoping his brother would give him a toehold in the export business.
- امیدوار بود که برادرش در کار صادرات به او مجال بدهد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت toehold

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toehold» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toehold

لغات نزدیک toehold

پیشنهاد بهبود معانی