امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Toque

    toʊk təʊk
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: toque blanche

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پوشاک کلاه آشپزی، کلاه سرآشپز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I bought a new toque for my friend who is a chef.
    - برای دوستم که سرآشپز است یک کلاه سرآشپز جدید خریدم.
    - The chef wore a traditional white toque during the cooking competition.
    - سرآشپز در طول مسابقه‌ی آشپزی یک کلاه آشپزی سنتی سفید به سر داشت.
    noun countable
    پوشاک کلاه زمستانی
    - I bought a stylish toque for the winter season.
    - من یک کلاه زمستانی شیک برای فصل زمستان خریدم.
    - The toque kept my head warm in the chilly weather.
    - کلاه زمستانی سرم را در هوای سرد، گرم نگه می‌داشت.
    noun countable
    پوشاک کلاه زنانه (کوچک)
    - She wore a beautiful toque on her head at the wedding.
    - او در عروسی یک کلاه زنانه‌ی زیبا روی سرش گذاشته بود.
    - I spotted a stylish toque in the boutique's accessory section.
    - در قسمت لوازم فرعی بوتیک، کلاه زنانه‌ی شیکی را دیدم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد toque

    1. noun A small round woman's hat
      Synonyms:
      pillbox turban

    ارجاع به لغت toque

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «toque» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toque

    لغات نزدیک toque

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return