امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Touchstone

ˈtʌtʃstoʊn ˈtʌtʃstəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
سنگ محک، معیار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- it would be good if the touchstone of experience were used
- خوش بود گر محک تجربه آید به میان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد touchstone

  1. noun A means by which individuals are compared and judged
    Synonyms:
    benchmark criterion gauge mark measure standard test yardstick
  1. noun A basis for comparison; a reference point against which other things can be evaluated
    Synonyms:
    standard criterion test measure barometer basanite benchmark check example gauge guide lydian-stone precedent yardstick

ارجاع به لغت touchstone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «touchstone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/touchstone

لغات نزدیک touchstone

پیشنهاد بهبود معانی