امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tradition

trəˈdɪʃn trəˈdɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    traditions

معنی

noun countable B2
رسم، سنت، عقیده موروثی، عرف، روایت متداول، عقیده رایج، سنت ملی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tradition

  1. noun established practice
    Synonyms: attitude, belief, birthright, conclusion, convention, culture, custom, customs, ethic, ethics, fable, folklore, form, habit, heritage, idea, inheritance, institution, law, legend, lore, mores, myth, mythology, mythos, opinion, practice, praxis, ritual, unwritten law, usage, wisdom

لغات هم‌خانواده tradition

ارجاع به لغت tradition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tradition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tradition

لغات نزدیک tradition

پیشنهاد بهبود معانی