امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Transgender

    trænsˈdʒendər trænzˈdʒendə trænzˈdʒendə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      transgenders

    معنی

    adjective
    کسی که از نظر عاطفی و ذهنی خود را متعلق به جنس مخالف می‌داند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد transgender

    1. adjective Involving a partial or full reversal of gender
      Synonyms:
      transgendered

    ارجاع به لغت transgender

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «transgender» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transgender

    لغات نزدیک transgender

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return