با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Transmissive

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فرافرست‌پذیر، انتقال‌دهنده، فرستنده، قابل انتقال، انتقال‌یافته
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت transmissive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transmissive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transmissive

لغات نزدیک transmissive

پیشنهاد بهبود معانی