با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Trot Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(عامیانه) 1- به رخ دیگران کشیدن 2- به نمایش گذاشتن، عرضه کردن 3- تکرار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trot out

  1. verb bring forward
    Synonyms: brandish, bring up, come out with, display, disport, drag up, exhibit, expose, flash, flaunt, parade, recite, rehearse, reiterate, relate, repeat, represent, show, show off
    Antonyms: conceal, hide

ارجاع به لغت trot out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trot out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trot-out

لغات نزدیک trot out

پیشنهاد بهبود معانی