با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Truncate

ˈtrʌŋkeɪt trʌŋˈkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    truncated
  • شکل سوم:

    truncated
  • سوم شخص مفرد:

    truncates
  • وجه وصفی حال:

    truncating

معنی‌ها

verb - transitive adjective adverb
بی‌سر کردن، شاخه زدن، ناقص کردن
verb - transitive adjective adverb
بریدن، کوتاه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truncate

  1. verb shorten
    Synonyms: abbreviate, abridge, clip, crop, curtail, cut, cut off, cut short, lop, pare, prune, shear, top, trim
    Antonyms: elongate, expand, lengthen, stretch

ارجاع به لغت truncate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truncate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truncate

لغات نزدیک truncate

پیشنهاد بهبود معانی