با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tumbrel

ˈtʌmbrəl ˈtʌmbrəl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: tumbril

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
گاری کشاورزی
- The farmer loaded the freshly harvested crops onto the tumbrel.
- کشاورز محصولات تازه برداشت‌شده را روی گاری بار کرد.
- The farmer used a sturdy tumbril to transport hay bales from the field to the storage.
- کشاورز برای انتقال بسته‌های یونجه از مزرعه به انبار از یک گاری محکم استفاده کرد.
noun countable
گاری ویژه‌ی حمل زندانی به محل اعدام با گیوتین (انقلاب کبیر فرانسه)
- The prisoners huddled together in the tumbrel
- زندانیان در گاری دور هم جمع شده بودند.
- The tumbril was surrounded by guards.
- نگهبانان گاری را محاصره کرده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tumbrel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tumbrel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tumbrel

لغات نزدیک tumbrel

پیشنهاد بهبود معانی