با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Tumefaction

ˌtuːməˈfækʃʌn ˌtjuːmɪˈfækʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( tumescence ) آماس، ورم، حالت تورم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tumefaction

  1. noun An organic excrescence
    Synonyms: boil, bloating, enlargement

ارجاع به لغت tumefaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tumefaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tumefaction

لغات نزدیک tumefaction

پیشنهاد بهبود معانی