امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tumefy

ˈtuːməfaɪ ˈtjuːmɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive verb - intransitive
آماس کردن، متورم شدن، باد کردن، ورم کردن، آماسیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tumefy

  1. verb Expand abnormally
    Synonyms:
    swell swell-up intumesce tumesce

ارجاع به لغت tumefy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tumefy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tumefy

لغات نزدیک tumefy

پیشنهاد بهبود معانی