امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Turn Down

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    phrasal verb
    قبول نکردن، نپذیرفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    phrasal verb
    (تلویزیون و غیره) صدا را کم کردن
    phrasal verb
    برگشتن، برگرداندن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد turn down

    1. phrasal verb reject
      Synonyms:
      decline disapprove dismiss rebuff refuse reprobate repudiate say no scorn spurn throw out
      Antonyms:
      accept ok take
    1. phrasal verb Reduce the power of something by means of a control (such as the volume, heat or light)
    1. phrasal verb Reposition by turning, flipping (in a downward direction)

    ارجاع به لغت turn down

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «turn down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turn-down

    لغات نزدیک turn down

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return