امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unadorned

ˌʌnəˈdɔːrnd ˌʌnəˈdɔːnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
ساده، عریان، بی‌پیرایه، بی‌زیور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unadorned

  1. adjective plain, simple
    Synonyms: austere, bare, basic, modest, stark, stripped down, undecorated, unembellished

ارجاع به لغت unadorned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unadorned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unadorned

لغات نزدیک unadorned

پیشنهاد بهبود معانی