Unadulterated
ˌʌnəˈdʌltəreɪtɪd
ˌʌnəˈdʌltəreɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد unadulterated
-
adjective clean, pure; unmixedSynonyms:immaculate purified refined sanitary spotless stainless sterile sterilized unblemished uncontaminated uncorrupted undebased undefiled undiluted unpolluted unsoiled unstained unsullied untainted untarnished untouched wholesome
ارجاع به لغت unadulterated
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «unadulterated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unadulterated
لغات نزدیک unadulterated
- - unacknowledged
- - unadorned
- - unadulterated
- - unadvised
- - unaffected