با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Unclinch

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive verb - intransitive
( unclench ) شل شدن، سست شدن، شل کردن یا شدن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unclinch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unclinch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unclinch

لغات نزدیک unclinch

پیشنهاد بهبود معانی