امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unconquerable

ənˈkɒŋkərəbl̩ ʌnˈkɒŋkərəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تسخیر‌ناپذیر، شکست‌ناپذیر، مغلوب‌نشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unconquerable

  1. adjective Incapable of being conquered, overrun, or subjugated
    Synonyms:
    impregnable indomitable insuperable invincible indefeasible inexpugnable innate insurmountable intractable invulnerable irrepressible resistant secure unbeatable unsurpassable unyielding
    Antonyms:
    conquerable
  1. noun
    Synonyms:
    impregnability invincibility

ارجاع به لغت unconquerable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unconquerable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unconquerable

لغات نزدیک unconquerable

پیشنهاد بهبود معانی