با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Until

ʌnˈtɪl / / ən- ʌnˈtɪl / / ən-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

conjunction preposition A1
تا، تا اینکه، وقتی که، تا وقتی که
- I slept until ten a.m.
- تا ساعت ده بامداد خوابیدم.
- He was here until yesterday.
- تا دیروز اینجا بود.
- I'll wait until you call.
- صبر می‌کنیم تا تلفن بزنی.
- Until when is your office open?
- اداره‌ی شما تا کی باز است؟
- God be with you until we meet again.
- تا ملاقات بعدی خدانگهدار.
- Years passed by until Shams returned.
- سالها گذشت تا اینکه شمس مراجعت کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد until

  1. preposition just before
    Synonyms: as far as, before, before the coming, continuously, down to, in advance of, in expectation, prior to, till, to, up till, up to

Collocations

ارجاع به لغت until

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «until» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/until

لغات نزدیک until

پیشنهاد بهبود معانی