امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Validation

    ˌvæləˈdeɪʃn̩ ˈvælɪdeɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      validations

    معنی‌ها

    noun
    ( validaty ) اعتبار، تأیید، تصدیق، تنفیذ، درستی، صحت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    noun
    معتبرسازی، تصدیق
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد validation

    1. noun That which confirms
      Synonyms:
      proof substantiation attestation authentication confirmation corroboration demonstration evidence establishment testament testimonial testimony verification warrant

    ارجاع به لغت validation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «validation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/validation

    لغات نزدیک validation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return