با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Vowel

ˈvaʊəl ˈvaʊəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vowels

معنی

noun countable B1
واکه، صوتی، صدادار، مصوته، واکه‌دار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vowel

  1. noun A speech sound made with the vocal tract open
    Synonyms: vowel sound, diphthong, vocoid, open-voiced sound, glide, digraph
    Antonyms: consonant
  2. adjective Characterized by, containing, or functioning as a vowel or vowels
    Synonyms: vocal, vocalic

ارجاع به لغت vowel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vowel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vowel

لغات نزدیک vowel

پیشنهاد بهبود معانی