با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Well-groomed

welˈɡruːmd welˈɡruːmd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خوش‌لباس، آراسته، ترگل‌ورگل، تروتمیز (شخص)
- The hotel's staff were all well-groomed, with their uniforms pressed and their shoes polished to perfection.
- کارکنان هتل همگی آراسته بودند و یونیفورم‌هایشان اتوشده و کفش‌هایشان به‌طور عالی واکس‌زده شده بود.
- The well-groomed man entered the room.
- مرد خوش‌لباس وارد اتاق شد.
adjective
خوب‌نگهداری‌شده، مرتب و منظم (باغ و غیره)، خوب‌مهتری‌شده (در مورد حیوانات)
- The garden was beautifully maintained, with well-groomed hedges.
- باغ به‌زیبایی نگهداری می‌شد و پرچین‌های مرتب و منظمی داشت.
- a well-groomed horse
- اسب خوب مهتری شده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-groomed

  1. adjective In good order or clean condition
    Synonyms: clean, neat, spruce, shipshape, tidy, trim, well-dressed, orderly, clean-cut, snug, clean-shaven, spick-and-span, dapper, impeccable, taut, cared-for, trig, tight

ارجاع به لغت well-groomed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-groomed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-groomed

لغات نزدیک well-groomed

پیشنهاد بهبود معانی