امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Whiskery

American: ˈwɪskəd British: ˈwɪskəd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( whisker )موی اطراف گونه و چانه، شارب، ریش، ماهوت پاک کن، (در گفت‌وگو) جارو کوچک، طره، مودار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whiskery

  1. adjective Having hair on the cheeks and chin
    Synonyms:
    bearded barbate bewhiskered whiskered

ارجاع به لغت whiskery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whiskery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whiskery

لغات نزدیک whiskery

پیشنهاد بهبود معانی