با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فصد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

رگزنی، خونگیری

فونتیک فارسی

fasd
اسم
phlebotomy, bloodletting, bleeding

- فصد شیوه‌ای درمانی در دوران باستان بود.

- Bloodletting was a common medical practice in ancient times.

- دکتر برای فرونشاندن تب بیمار فصد را پیشنهاد کرد.

- The doctor recommended bloodletting to relieve the patient's fever.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فصد

ارجاع به لغت فصد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فصد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فصد

لغات نزدیک فصد

پیشنهاد بهبود معانی