با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فیس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ناز، افاده، تکبر

فونتیک فارسی

fis
اسم
pomposity, pride, show, vanity, vainglory, swagger

- دکتر پر فیس و افاده

- a pompous physician

- او پولدار و پر باد و فیس است.

- He is rich and full of wind.

- او سالی یک بار با فیس و افاده سراغ والدین کوخ‌نشینش می‌رفت.

- Once a year, she condescended to visit his slum-dwelling parents.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فیس

ارجاع به لغت فیس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فیس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فیس

لغات نزدیک فیس

پیشنهاد بهبود معانی