جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ج" (صفحه 8)
جوجه بوف
جوجه تیغی
جوجه خروس
جوجه خروس اخته شده
جوجه عقاب
جوجه غاز
جوجه قو
جوجه کشی
جوجه کفتر
جوجه مرغ
جوجه مرغ زیر یک سال
جوجه های همزاد
جوجه ی تازه پر درآورده
جوجه یا مرغ کبابی
جوجیتسو
جوخه
جوخه آتش
جوخه اعدام
جوخه تیرباران
جوخه یار
جود
جودانه
جودت
جودو
جودوسر
جودوسری
جور
جور آمدن با
جور بودن
جور بودن رنگ ها با هم
جور بودن طراحی و تصنیف
جور درآمدن
جور درمانی
جور دیده
جور دیگر
جور ریختی
جور شدن
جور شده
جور شده با
جور شده با تعدیل و تنظیم
جور شده با خیاطی
جور فشاری
جور کردن
جور کردن مجدد
جور نبودن
جور نیامدن
جور و جفا کردن
جوراب
جوراب آلات
جوراب با طرح لوزی به رنگ های گوناگون
جوراب باف
جوراب بافی
جوراب بسیار نازک زنانه
جوراب بلند
جوراب بی پاشنه
جوراب زنانه
جوراب ساق بلند
جوراب ساق بلند زنانه
جوراب شلواری
جوراب شلواری زنانه
جوراب فروش
جوراب کوتاه
جوراب کوتاه دخترانه
جوراب کوتاه زنانه
جوراب لوله وار
جوراب نایلون
جوراب ها
جورابچی
جوراجور
جوراجور کردن
جوراجوری
جورجامه
جورجیا
جورچین
جورساز
جورسازی
جورکردن ماشین آلات
جورنکردنی
جورواجور
جورواجور کردن
جوری
جوریدن
جوز
جوز آور
جوز برزیل
جوز بویا
جوز کلاغ
جوز هندی
جوزائ
جوزالقی
جوزعلی
جوزغه
جوزق
جوزک
جوزهندی
جوش
جوش آمدن
جوش الکتریکی
جوش بثور
جوش برقی
جوش بزرگ
جوش به دل دهنده
جوش به دل کسی دادن
جوش ترش
جوش چرکدار
جوش خوردن
جوش خوردن زخم
جوش دادن
جوش دار
جوش ذغال سنگ
جوش زدن
جوش زدن بی خود
جوش زدن پوست
جوش زده
جوش زنی
جوش سنگ
جوش شیرین
جوش ملایم
جوش و خروش
جوش و خروش آب
جوش و خروش باد
جوشاک
جوشان
جوشاندن
جوشانده
جوشانی
جوشداری
جوشش
جوشکار
جوشکاری
جوشکاری جرقه ای
جوشکاری کردن
جوشکاری نقطه ای
جوشگاه
جوشگر
جوشگری
جوشن
جوشن بالاتنه
جوشن سینه
جوشندگی
جوشی
جوشی شدن
جوشیدن
جوشیدن آب
جوشیدن احساسات
جوشیدن مانند نوشابه های گاز دار
جوشیده
جوشیر
جوع
جوع بقر
جوع داشتن
جوف
جوفا
جوقه
جوک
جوک باکس
جوک گفتن
جوکر
جوکی
جوگندمی
جولا
جولان
جولان دادن
جولانگاه
جولانگاه گروه اوباشان شهری
جولاه
جولای
جولایی کردن
جون
جون جونی
جون دلم
جونده
جونکو
جونو
جونور چندش آور
جونور مشمئز کننده
جونور وحشت انگیز
جونه گاو
جوهر
جوهر آب انگور
جوهر بید
جوهر پس دادن
جوهر ترشک
جوهر ترشی
جوهر خشک کن
جوهر درمنه
جوهر سرکه
جوهر سنا
جوهر شوره
جوهر صندل
جوهر قرمزدانه
جوهر قهوه
جوهر قیر
جوهر کندش
جوهر گوارنده
جوهر مازو
جوهر مورچه
جوهر ناپیدا
جوهر نامرئی
جوهر نشادر
جوهر نعنا
جوهر نمک
جوهرحسن لبه
جوهردار
جوهردان
جوهرسرکه
جوهرعصیرمعده
جوهرفام
جوهرقطران
جوهرقلیا
جوهرکرم
جوهرگوگرد
جوهرلیمو ترش
جوهری
جوی
جوی آب رسانی
جوی آسیاب
جوی تنداب
جوی چوبی
جوی دریچه دار
جوی کشی کردن
جوی کندن
جوی کوچک
جویا
جویا بودن
جویا شدن
جویان
جویای نام
جویایی
جویایی احوال
جویبار
جویچه
جویدن
جویدن با صدا
جویدن با صدای خش خش
جویدن با لثه
جویدن به شدت و با صدا
جویدن و از بین بردن
جویدنی
جویده
جویده جویده حرف زدن
جویش
جوین
جوینده
جوییدن
جهاب
جهات چهارگانه
جهاد
جهاد کردن
جهاز
جهاز عروس
جهاز هاضمه
جهال
جهالت
جهان
جهان - خرد
جهان آغازین
جهان آفرین
جهان باقی
جهان بین
جهان بینی
جهان پرهون
جهان پژوه
جهان پژوهانه
جهان پژوهی
جهان پژوهی کردن
جهان پیما
جهان تاب
جهان خاکی
جهان خرد
جهان خسته
جهان خلقت
جهان دیده
جهان روا
جهان روا کردن
جهان روایی
جهان سالار
جهان سالاری
جهان سوم
جهان شهری
جهان شیفتگان
جهان کبیر
جهان کوچک
جهان کهن
جهان لرزان
جهان مادی
جهان مطاع
جهان ندیده
جهان نما
جهان هستی
جهانخواری
جهاندن
جهاندن با منجنیق
جهانروا وار
جهانزادی
جهانگرای
جهانگرایی
جهانگرد
جهانگردی
جهانگشایی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
جعبه خزانه
جفت و جور کردن واقعیت
جلسه ارتباط با مردگان
جلسه محاوره
جلسه گفت و شنود
جلوس کردن
جلوه خود نمایانه
جمنده
جنباندن ناگهانی
جنبش مدرسی
جنبه سود جویی دادن به
جنتیانا
جنجال آمیزی
جنوبگانی
جنگار
جنگپرواز
جهانگیرانه
جهشمند
جهش دادن
جهندگی داشتن
جواب دادنی
جواب قبول
جواهر کم بها
جودوسری
جور شده با خیاطی
جوراجور کردن
جوزغه
جوهر پس دادن
جوهرعصیرمعده
جوهرکرم
جکش خور
جگردیس
جیک جیک مانند