جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ح" (صفحه 3)
حرف نزدن
حرف نشنو
حرف نشنوی
حرف نگار
حرف نویسی
حرف نویسی کردن
حرف نیشدار
حرف های بیهوده
حرف های خاله زنکی
حرف های خصوصی
حرف های دو پهلو
حرف های زیر لبی هنرپیشه
حرف های عاشقانه
حرف های کنایه آمیز به کار بردن
حرف های مغلق و نامفهوم
حرف های نامربوط زدن
حرف های یاوه
حرف هشتم الفبای انگلیسی
حرف یا نوشته ژاژ
حرف یا نوشته یاوه
حرف یا نوشتهی بی معنی
حرف یاوه
حرفش دوت اشد
حرفشان شد
حرفه
حرفه آموزش و پرورش
حرفه ای
حرفه ای گرایی
حرفه دوست
حرفه وکالت
حرفه وکلا و قضات
حرفه هنرپیشگی و نمایش
حرفهای نامفهوم عبادت کنندگان در حال خلسه
حرفی
حرق
حرقت البول
حرقفی
حرکات آکروباتیک کردن
حرکات پا
حرکات رقصگران را طرح و تنظیم کردن
حرکات روی کف تالار
حرکات فرعی
حرکات و رفتار شخصیت ها
حرکات و سکنات
حرکت
حرکت آونگی کردن
حرکت آهسته
حرکت اردکی
حرکت از جایی
حرکت انقلابی
حرکت با بادسینه
حرکت با شتاب
حرکت با کشتی
حرکت با گامهای شمرده
حرکت بال
حرکت به پس و پیش
حرکت به جبهه جنگ
حرکت به جلو
حرکت به سوی بالا
حرکت به کمک بادبان
حرکت پارو
حرکت پذیر
حرکت پس و پیش
حرکت تدریجی
حرکت تند
حرکت تند و شاد
حرکت تند و ناگهانی
حرکت جاروب وار
حرکت جنبانشی
حرکت چپراست
حرکت چوبدستی رهبر ارکستر به سمت پایین
حرکت حساب شده
حرکت خود به خود
حرکت خود را معکوس کردن
حرکت خودانگیخته
حرکت خیز به خیز کردن
حرکت دائم
حرکت دادن
حرکت دادن از جای اصلی خود
حرکت دادن با تکان
حرکت دادن با دقت و آهستگی
حرکت دادن با فشار
حرکت دادن به صورت سریع
حرکت دادن به طور کلی
حرکت دادن روی چرخ
حرکت دادن شلاق وار
حرکت دست
حرکت دست و پا
حرکت دودی
حرکت دورانی
حرکت دوری
حرکت زیگزاگ
حرکت سر
حرکت سر راست به پایین
حرکت سر و دست
حرکت سریع چشم
حرکت سریع و سبک کردن
حرکت شلاق وار
حرکت شلاقی
حرکت غیر ارادی
حرکت قوس دار
حرکت کردن
حرکت کردن آهسته
حرکت کردن از جایی
حرکت کردن با آهستگی
حرکت کردن با تکان های تند
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی
حرکت کردن با جریان
حرکت کردن با جهش های پیاپی
حرکت کردن با حرکات سریع بدن
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن با سختی
حرکت کردن با سرعت
حرکت کردن با سرعت در سرتاسر
حرکت کردن با سرعت زیاد و بلا اختیار
حرکت کردن با سرعت و زور
حرکت کردن با صدای زز
حرکت کردن با عجله
حرکت کردن با کندی و صدا
حرکت کردن با نشاط و سبکبالی
حرکت کردن با نیروی جاذبه زمین
حرکت کردن باخشونت
حرکت کردن به آسانی
حرکت کردن به تندی
حرکت کردن به تندی و آسانی
حرکت کردن به چپ و راست
حرکت کردن به سرعت
حرکت کردن به طور متقاطع
حرکت کردن به طورمخفیانه
حرکت کردن دزدانه
حرکت کردن دزدکی
حرکت کردن روی چرخ
حرکت کردن شدید به طرف پایین
حرکت کردن شدید به طرف جلو
حرکت کردن گله وار
حرکت کردن مثل مار
حرکت کردن مخفیانه
حرکت کشویی
حرکت کشویی کردن
حرکت کند
حرکت کننده
حرکت کوتاه و ضعیف امواج دریا
حرکت گاز انبری
حرکت گردابی
حرکت مار مانند
حرکت مارپیچ
حرکت مارپیچی
حرکت مارمانند
حرکت معکوس
حرکت موجی
حرکت موجی داشتن
حرکت موجی دست
حرکت موجی سر
حرکت موجی شکل
حرکت موزون
حرکت موزون و مکرر
حرکت ندادنی
حرکت ورجه ورجه مانند
حرکت وضعی
حرکت همیشگی
حرکتی
حرم
حرم مطهر
حرمان
حرمت
حرمت شکن
حرمت شکنی
حرمت کردن
حرمت گذاشتن
حرمت گزار
حرمخانه
حرمسرا
حرمین
حروف
حروف الفبا
حروف الفبا را نوشتن
حروف اول نام خود را نوشتن
حروف ایتالیک
حروف باریک
حروف باریک و ظریف
حروف بزرگ درماشین تحریر
حروف تزیینی نقش کردن
حروف چاپی
حروف چاپی در هم ریخته
حروف چیده شده
حروف ریز درماشین
حروف ریزی
حروف صدایی
حروف کامپیوتری
حروف کم رنگ
حروف معمولی
حروف نقطه ای
حروف نهجی
حروف هجائ
حروفچین
حروفچینی
حروفچینی کردن
حروفچینی کردن با ردیف صفحه کلید
حروفی
حریت
حریر
حریر باف
حریر بافی
حریر چینی
حریر موج دار
حریر هندی
حریرنما
حریره
حریره جودوسر
حریره مانند
حریری
حریص
حریص در خوراک
حریصانه
حریصانه خوردن
حریف
حریف شدن
حریف من نیست
حریق
حریق ایجاد کردن
حریق بزرگ
حریق خانمان سوز
حریق زده
حریم
حزب
حزب اقلیت
حزب اکثریت
حزب بازی
حزب جمهوری خواه آمریکا
حزب جمهوریخواه
حزب سوسیال دمکرات
حزب سوسیالیست
حزب کارگر
حزب کارگری
حزب محافظه کار
حزب مخالف
حزب نازی
حزبی
حزم
حزمه
حزن
حزن آلود
حزن آمیز
حزن آور
حزن انگیز
حزن شدید
حزیران
حزین
حس
حس باصره
حس باور
حس باوری
حس پیش از وقوع
حس تشخیص
حس داشتن
حس درک شوخی
حس سامعه
حس سلوک
حس شامه
حس ششم
حس شنوایی
حس کردن
حس لامسه
حس مشترک
حس هم نوعی
حساب
حساب اعتباری
حساب امانی
حساب امتیاز طرفین را نگهداشتن
حساب انتگرال
حساب بانکی
حساب بانکی مشترک
حساب برد و باخت
حساب بندک
حساب پس انداز
حساب پس خواستن
حساب پس دادن
حساب جاری
حساب جامع
حساب دیفرانسیل
حساب دیفرانسیل و انتگرال
حساب سازی
حساب سرانگشتی
حساب سودوزیان
حساب شدنی
حساب شده
حساب فاضله
حساب فاضله و جامعه
حساب کردن
حساب کردن پای کسی
حساب گر
حساب نسیه
حساب نشدنی
حساب نشده
حساب و کتاب
حساب و کتاب دار
حساب ها
حساب هزینه و درآمد
حسابان
حسابدار
‹
1
2
3
4
5
6
7
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return