جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "د" (صفحه 5)
دان کیشوت
دان وان
دانا
دانایی
دانته
دانجه
دانچه
دانستگی
دانستن
دانستن از
دانستنی
دانستنی ها
دانسته
دانسته کردن
دانسته ها
دانش
دانش آمار
دانش آموخته
دانش آموخته دبیرستان آمادگی
دانش آموز
دانش آموز پیشین
دانش آموز دبیرستان آمادگی
دانش آموز دوره آمادگی برای دانشگاه
دانش آموز سال اول یا دوم دبیرستان و دانشگاه
دانش آموز کلاس دهم
دانش ادبیات و هنر یونان و روم کهن
دانش اسرار روحانی
دانش افزار
دانش بخصوص
دانش پرور
دانش پژوه
دانش پیش بینی وضع هوا
دانش تجربی
دانش توصیفی
دانش جنبش و نیروی برخورد پرتابه ها
دانش جنگی
دانش حرفه ای
دانش دان
دانش دهان به دهان
دانش زیاد
دانش زیستی
دانش ژرف
دانش ساختن و پخش دارو
دانش ستیز
دانش ستیزی
دانش سطحی
دانش سنتی
دانش شناخت مواد معدنی
دانش شناخت نوشته های کهن
دانش طبیعی
دانش عملی
دانش کتابی
دانش مادی
دانش مردمی
دانش نظری
دانش و هنر خلبانی
دانش های زمینی
دانشپایه
دانشجو
دانشجوی پزشکی
دانشجوی دانشکده افسری
دانشجوی دانشکده نیروی دریایی
دانشجوی دانشگاه در دوره لیسانس
دانشجوی سال اول
دانشجوی سال اول یا دوم دبیرستان و دانشگاه
دانشجوی سال دوم
دانشجوی سال سوم دانشگاه
دانشجوی کلاس یازدهم دبیرستان
دانشجوی معقول و منقول
دانشجویی
دانشدانی
دانشسرا
دانشکده
دانشکده الهیات
دانشکده مانند
دانشگان
دانشگانی
دانشگاه
دانشگاه آزاد
دانشگاه آزاد با دروس و روش های غیر سنتی
دانشگاه دوساله
دانشگاه های آکسفورد و کمبریج
دانشگاه های ممتاز شمال شرقی امریکا
دانشگاهی
دانشمند
دانشمند در علوم
دانشمند ژئوفیزیک
دانشمند علم اقتصاد
دانشمند علم هندسه
دانشمند علوم اجتماعی
دانشمند علوم طبیعی
دانشمندانه
دانشمندنما
دانشمندی
دانشنامه
دانشور
دانشی
دانشیار
دانگ
دانگ دادن
دانگ دانگ صدا کردن
دانگانه
دانگی
دانگی کردن
دانمارک
دانمارکی
داننده
دانه
دانه آبله
دانه آور
دانه ای
دانه برف
دانه بستن
دانه پرنده
دانه تسبیج
دانه تسبیح
دانه تگرگ
دانه جو
دانه چاودار
دانه چیزی را در آوردن
دانه خشخاش
دانه خوار
دانه دار
دانه دانه
دانه دانه ای
دانه دانه شدگی
دانه دانه شدن پوست در اثر ترس
دانه دانه شدن پوست در اثر سرما
دانه دانه شونده
دانه ذرت
دانه ذرت و گندم
دانه رازیانه
دانه رست
دانه زنجیر
دانه ساز
دانه سویا
دانه سیب و گلابی
دانه غلات
دانه فلفل
دانه قهوه
دانه کاکائو
دانه کردن
دانه کنجد
دانه کوچک
دانه گندم و سایر غلات
دانه گیاه یولاف
دانه مانند
دانه مرغ
دانه میوه
دانه نمک
دانه های آب روی چیزی پیدا شدن
دانهی خشک شده
دانیال نبی
دانیزه
دانیل دفوئه
داو
داو کردن
داوخواه
داوخواه انتخابات
داوخواه شدن
داوخواه شغل
داوخواهانه
داوخواهی
داود
داودی
داور
داور آغاز مسابقه
داور اختلافات
داور خط
داور خط بازی
داور شدن
داور مسابقات
داوران
داورانه
داورگان
داوری
داوری ارزشی
داوری خواستن
داوری غلط
داوری غلط کردن
داوری قانونی کردن
داوری کردن
داوری کردن در مسابقه و اختلاف
داوطلب
داوطلب انتخابات
داوطلب شدن
داوطلب شغل
داوطلب مقام سلحشوری
داوطلب منفرد
داوطلب ورود به نهادهای مذهبی
داوطلبانه
داوطلبی
داونینگ
داویت
داهل
داهیه
دایر
دایر کردن
دایرالبروج
دایرالمعارف
دایرالمعارفی
دایربر
دایربراینکه
دایره
دایره اعتدال
دایره المعارف
دایره انقلاب
دایره خبیثه
دایره زنگی
دایره سمت
دایره صندوق
دایره طول
دایره عظیمه
دایره قطب شمال
دایره کش
دایره کشیدن
دایره کوچک
دایره مانند
دایره نصف النهار
دایره وار
دایره واری
دایره یک طرفه در چهارراه ها
دایرهی خورشید مانند
دایگی
دایگی کردن
دایم
دایم التغیر
دایم الخمر
دایم در سفر و خوشی
دایما
دایما در تغییر بودن
دایما در حرکت
دایما در دوندگی
دایما شاکی و عارض
دایمی
داین
دایناسور
دایناسور سه شاخ
دایو
دایه
دایی
دایی وار
دئودورانت
دئودورانت زدن
دب
دب اصغر
دب اکبر
دباغ
دباغ خانه
دباغی
دباغی کردن
دبدبه
دبر
دبران
دبستان
دبش
دبشی
دبنگ
دبنگی
دبور
دبوسی
دبه
دبه باروت
دبه در آوردن در پرداخت وام
دبه درآوردن در پرداخت مبلغ باخته در قمار
دبه کردن
دبیت
دبیر
دبیر کل
دبیرخانه
دبیرستان
دبیرستان آمادگی جهت ورود به دانشگاه
دبیرستان خصوصی
دبیرستان مقدماتی
دبیرستانی
دبیره
دبیری
دبیقی
دج
دج بودش
دج شدن
دجاجه
دجال
دجله
دجی
دچار
دچار آب آوردگی
دچار آرتروز
دچار آنورکسی
دچار اختلال حواس
دچار اختلال کردن
دچار اختلال کردن حواس
دچار اختلال مشاعر
دچار اختناق کردن
دچار اسکیزوفرنی
دچار اشتباه
دچار اشکال مالی کردن
دچار اعتصاب
دچار التهاب عصبی
دچار اوتیسم
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
25
26
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return