جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ص" (صفحه 2)
صدا کم کن
صدا کم کن به کار بردن
صدابر
صداپیچ شدن
صداتولیدکن
صداخفه کن
صدادار
صدارت
صدارس
صدازا
صداسنج
صداشناس
صداشناسی
صداع
صداع شقی
صداق
صداقت
صداکرکن
صداگیر
صداگیر رادیو
صداگیری
صدانگار
صدانویس
صدای "ه"
صدای آرام و خوشایند جویبار
صدای آلتو
صدای آه
صدای آه مانند
صدای آه مانند ایجاد کردن
صدای اصطکاک
صدای انسان
صدای انفجار
صدای باریتون
صدای بال پرنده
صدای بانگ خروس
صدای بسته شدن در
صدای بسیار بم
صدای بگ پایپ
صدای بلند ایجاد کردن
صدای بلند کردن
صدای بلند و کوتاه مدت
صدای بلند و گوشخراش
صدای بلند و گوشخراش کردن
صدای بلند و ممتد توپخانه
صدای بلند و ممتد خنده
صدای بلند و ناگهانی
صدای بم
صدای بوق
صدای بوقلمون
صدای به هم خوردن دو جسم فلزی
صدای به هم خوردن دو چیز سخت
صدای پا
صدای پچ پچ مانند
صدای پر طنین ایجاد کردن
صدای پف پف
صدای پینگ کردن
صدای تاپ تاپ
صدای تالاپ کردن
صدای تپ تپ
صدای ترق کردن
صدای ترق و تروق
صدای ترک خوردن ایجاد کردن
صدای ترکیدن
صدای ترکیدن ایجاد کردن
صدای تق تق چیزی را در آوردن
صدای تق تق موتور
صدای تلپ کردن
صدای تلق
صدای تندر
صدای تیز
صدای تیز ایجاد کردن
صدای تیز و طولانی
صدای جانور
صدای جریان گاز
صدای جغجغه کردن
صدای جلز ولز
صدای جیغ
صدای جیغ جیغی
صدای جیک جیک
صدای جینگ کردن
صدای چاگ چاگ لوکوموتیو
صدای چک چک
صدای چلپ چلوپ
صدای چه چه کردن برای راندن چهار پایان
صدای حاکی از رنج
صدای حزن انگیز و شوم
صدای خارج از تصویر تلویزیون
صدای خارج شدن باد از بینی با فشار
صدای خراشیدن
صدای خس خس در پایان سرفه
صدای خشن درآوردن
صدای خشن و گوشخراش
صدای خنده
صدای خوردن چکش به سندان
صدای خوک
صدای خوک دادن
صدای خیشومی
صدای درشت و خشن داشتن
صدای درهم فشردن
صدای دقه کردن
صدای دنگ دنگ
صدای راه رفتن
صدای ریزش
صدای زاری
صدای زز
صدای زنگ
صدای زیر
صدای زیر بلند
صدای زیر و گوشخراش
صدای زیر و ناهنجار درآوردن
صدای زیرلبی
صدای ساختگی
صدای سم اسب بر سنگفرش
صدای سوپرانو
صدای سوت
صدای سیلی
صدای شرشر آب
صدای شکارچی هنگام دیدن روباه
صدای شکستن ایجاد کردن
صدای شلپ
صدای شلپ شلپ
صدای ضربه
صدای ضربه تند
صدای ضربه ملایم
صدای طبل
صدای عرعر مانند
صدای عمیق و پرطنین
صدای غر کردن
صدای فلوت از خود درآوردن
صدای فیل
صدای قات قات مانند
صدای قلقل آب
صدای کرکر خنده
صدای کف زدن
صدای کفش
صدای کلاغ
صدای کوتاه و تیز
صدای گاو
صدای گاو در آوردن
صدای گلوله
صدای گوز درآوردن از دهان
صدای گوشخراش
صدای گوشخراش ایجاد کردن
صدای گوشخراش دادن
صدای گوشخراش در آوردن
صدای گوشخراش راه انداختن
صدای لغزش آب جویبار
صدای مالش ایجاد کردن
صدای مچ مچ کردن برای راندن چهار پایان
صدای مچاله کردن
صدای مداوم و آرام
صدای مردم
صدای مرغ در آوردن
صدای مصنوعی و یکنواخت
صدای ملایم
صدای ملایم ایجاد کردن
صدای موزون زنگ ها
صدای موزون ناقوس ها
صدای ناقوس
صدای ناقوس عزا
صدای ناله و زاری
صدای ناهنجار
صدای ناهنجار کردن
صدای نرم و زمزمه مانند
صدای نکره
صدای واق واق مانند
صدای ور ور
صدای وزش باد
صدای وزوز
صدای هق هق
صدای هلف
صدای هلف هلف
صدای هم زدن
صدای هو
صدای هیس
صدای یکنواخت و تلاوت مانند
صدای یکنواخت و خسته کننده
صدایی
صدایی را با صدای بلندتری خفه کردن
صدایی را با صدای بلندتری خنثی کردن
صدبرابر
صدبرگ
صدپا
صدتا
صدتومانی
صدچندان
صدد
صددرجه ای
صددرصد
صدر
صدراعظم
صدرالملائک
صدرمجلس
صدری
صدغی
صدف
صدف اسکالوپ
صدف انواع نرم تنان دریایی
صدف پیرابند
صدف چیزی را گرفتن
صدف حلزونی
صدف خوراکی
صدف دریا
صدف شناس
صدف شناسی
صدف صید کردن
صدف گوش
صدف گیر
صدف ماهی
صدف مروارید
صدف مرواریدی
صدفی
صدق
صدق چیزی را اثبات کردن
صدق کردن
صدقاتی
صدقه
صدقه خور
صدقه دهنده
صدک
صدم
صدمه
صدمه آسیب
صدمه آور
صدمه به اعتبار
صدمه به شهرت
صدمه پذیر
صدمه خورده
صدمه درونی بدون پارگی پوست
صدمه دیدن
صدمه زدن
صدمه زدن به
صدمه زدن به زیبایی چیزی
صدمه زدن به کمال چیزی
صدمه نخورده
صدمی
صدمین
صدمین سال
صدور
صدوریافتن
صدوصله
صدی پنج
صدیق
صدیقانه
صدیقه
صدیک
صراحت
صراحت داشتن
صراحت لهجه
صراحت و احتراز از پرده پوشی
صراحت و روشنی
صراحتا
صراحی
صراط
صراف
صراف سخن
صرافت
صرافخانه
صرافی
صرافی کردن
صرب
صربستان
صربی
صرصر
صرع
صرع شدید
صرع مختصر
صرعی
صرف
صرف برات
صرف بنزین برحسب مایل
صرف شدن
صرف کردن
صرف کردن شام
صرف کردن صبحانه
صرف کردن نهار
صرف کردن وقت
صرف کردنی
صرف کننده
صرف نظر
صرف نظر کردن
صرف نظر کردن از سر تعارف
صرف نظر کردنی
صرف نظر کننده
صرف نظراز
صرف نظرکردن
صرف نظرکردن از
صرف و نحو
صرف و نحوی
صرفاً
صرفنظر از
صرفنظر کردن
صرفنظر کردن از برخی مزایا در مقابل اضافه حقوق
صرفنظر کردنی
صرفنظر نکردنی
صرفه
صرفه جو
صرفه جو در امور جزئی
صرفه جویانه
صرفه جویی
‹
1
2
3
4
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return