جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 9)
نسبت اندازه نقشه به اندازه خود چیز در مدل سازی
نسبت به
نسبت به چیزی حساسیت نداشتن
نسبت خانوادگی
نسبت خلل و فرج به حجم
نسبت دادن
نسبت دادن به
نسبت دادن رویداد به زمان معین
نسبت دادنی
نسبت شرط بندی
نسبت مند
نسبت ناهمساز
نسبتا
نسبتا آبی رنگ
نسبتا بزرگ
نسبتا بلند
نسبتا پیر
نسبتا جوان
نسبتا چاق
نسبتا خوب
نسبتا دیر
نسبتا رنگ باخته
نسبتا زرد
نسبتا زیاد
نسبتا سبز
نسبتا سفید
نسبتا سیاه
نسبتا صورتی رنگ
نسبتا قرمز
نسبتا قهوه ای
نسبتا کم
نسبتا کوتاه
نسبتا کوچک
نسبتا کهنه
نسبتا گرد
نسبتا گرم
نسبتا مرطوب
نسبتا مسطح
نسبی
نسبی گرایی
نسبیت
نسبیت گرایی
نسترن
نسترن وحشی
نستعلیق
نستم
نستم پرندگان و ماکیان
نستوه
نستوهانه
نستوهی
نسج
نسخ
نسختین
نسخه
نسخه آزمایشی
نسخه آوا نوشته
نسخه اصلی و تصحیح شده
نسخه بدل
نسخه بدل تهیه کردن
نسخه بردار
نسخه برداری
نسخه برداری کردن
نسخه برداشتن
نسخه بسیار ریز
نسخه تجدیدنظر شده
نسخه تکراری
نسخه ثانی
نسخه چاپی
نسخه چاپی کتاب
نسخه خطی
نسخه دوم
نسخه سوم
نسخه کپی شده
نسخه کهنه
نسخه کهنه روزنامه و مجله
نسخه ملموس
نسخه نوشتن
نسخه نویس
نسر
نسر طایر
نسرین
نسطوری
نسق
نسک
نسکافه
نسل
نسل آلفا
نسل اندر نسل
نسل انفجار جمعیت
نسل ایکس
نسل ایگرگ
نسل خاموش
نسل زد
نسل شناس
نسل کشی
نسل گمشده
نسل های آینده
نسناس
نسناس در افسانه
نسنجیدنی
نسنجیده
نسنجیده حرف زدن
نسنجیده گفتن
نسو
نسو کردن
نسوان
نسود
نسوز
نسوز کردن
نسیان
نسیم
نسیم از زمین بسوی دریا
نسیم خشکی
نسیم دریایی
نسیم ملایم
نسیه
نسیه ای
نسیه دادن
نسیه کردن قبض تصدیق بدهی
نسیه کردن قبض رسید
نشا
نشا کردن
نشاب
نشاختن
نشادر
نشاسته
نشاسته ای
نشاسته حیوانی
نشاسته دار
نشاسته ذرت
نشاسته کاساو
نشاط
نشاط آور
نشاط انگیز
نشاط بخشیدن
نشاط زندگی
نشاط و حرارت
نشاف
نشان
نشان ^ در نمونه چاپی
نشان ^ در نوشته
نشان آستین
نشان آکسان
نشان آمد و نیامد
نشان اضافه قیمت به تمبر پست زدن
نشان افتخار
نشان افتخار به سینه زدن
نشان ایتریم
نشان با چراغ
نشان با چشم
نشان بازرگانی
نشان برابر
نشان برای تائید
نشان برتری
نشان بردگی
نشان بعلاوه
نشان بودن
نشان به شکل سپر
نشان بی آبرویی
نشان بین المللی خطر و کمک
نشان پادشاهان
نشان پالادیم
نشان پتاسیم
نشان پرسش
نشان پیروزی
نشان تجارتی
نشان ترس و بزدلی
نشان ترکیبی
نشان تیک برای تصویب
نشان تیک را به کار بردن
نشان جزر و مد بر ساحل
نشان جمع
نشان جمع برای اکثر اسم ها
نشان چیزی بودن
نشان حاکی از رضایت
نشان حذف در نگارش و چاپ
نشان حرفه پزشکی
نشان خانوادگی در نشان های اشرافی
نشان خانوادگی و اشرافی
نشان د ادن فیلم تازه بدون اطلاع قبلی
نشان دادن
نشان دادن از خود
نشان دادن از راه قیافه و ظاهر
نشان دادن با اشتیاق
نشان دادن با پروژکتور
نشان دادن با تصویر
نشان دادن با سربلندی
نشان دادن با محاسبه
نشان دادن بطان چیزی
نشان دادن به وضوح
نشان دادن بهتر از واقعیت
نشان دادن پر و پاچه زنان
نشان دادن دست هنگام رای گیری
نشان دادن روی پرده سینما و تلویزیون
نشان دادن روی صحنه تئاتر
نشان دادن روی نقشه
نشان دادن صحت چیزی
نشان دادن طرز انجام کاری
نشان دادن طرز کار چیزی به منظور فروش
نشان دادن عدالت چیزی
نشان دادن فیلم برای گروهی برگزیده
نشان دادن کذب چیزی
نشان دادن ماهیت چیزی
نشان دادن ناخشنودی با صدای فین
نشان دادن نشان
نشان دادنی
نشان دار کردن با داغ
نشان درجه
نشان دهنده
نشان دهی
نشان دیرند
نشان راهنما
نشان رسانه شناس
نشان رسانه شناسی
نشان رسته
نشان رمز
نشان رمزی
نشان روی
نشان زبر نگاشته
نشان زمان حال سوم شخص مفرد
نشان زودیاک
نشان سازنده
نشان ستاره
نشان سواگیری
نشان سوگواری
نشان سولفور
نشان سوم شخص مفرد در زمان حال
نشان شرکت ها و موسسات
نشان شناسی
نشان صلیب
نشان صلیب روی چیزی نقش کردن
نشان ضربدر
نشان ضعیف
نشان عدد صد در شمارگان رومی
نشان عقاب
نشان فیلم نامناسب برای کودکان
نشان فیلم نامناسب برای کودکان زیر اپ سال
نشان قلب ارغوانی
نشان کارخانه
نشان گذاردن
نشان گذاری
نشان گذاری کردن بابستن بند
نشان گذاری کردن روی درخت
نشان گوش برای شناسایی دام
نشان لای کتاب
نشان مثبت
نشان مذهبی
نشان مرگ
نشان مرگ با تصویر دو استخوان متقاطع
نشان مرگ و بدبختی
نشان مشخصه
نشان مقدس
نشان ممتاز بودن
نشان منفی
نشان منفی: ~
نشان منها
نشان ندادن
نشان ندادن ازخود
نشان نقره
نشان نقل قول
نشان نیکل
نشان ویژه
نشان ویژه موسسات انتشاراتی
نشان ها
نشان های پادشاهی
نشان هشدار
نشان هیدروژن
نشان یاد بود
نشان ید
نشاندار
نشاندار کردن
نشاندن
نشاندن بر کرسی استادی طی مراسم
نشانگان بیماری
نشانگان پیش دشتانی از نظر جسمی و روحی
نشانگان پیش ماهانگی
نشانگان داون
نشانگاه
نشانگذار
نشانگر
نشانگر برخی فعل هایی که از زبان فرانسوی گرفته شده
نشانگر بودن
نشانه
نشانه بودن
نشانه بیماری
نشانه چیزی بودن
نشانه خفیف
نشانه دادن
نشانه دار کردن
نشانه داشتن هیدروکربن با زنجیره باز
نشانه رفتن سلاح
نشانه روی
نشانه رویداد آینده
نشانه شان و اعتبار
نشانه شناختی
نشانه شناس
نشانه شناسی
نشانه شناسی عمومی
نشانه گذاری
نشانه گذاری کردن
‹
1
2
...
6
7
8
9
10
11
12
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return