جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 19)
نیم دایره ای
نیم دلار
نیم دو
نیم دوجین
نیم دور
نیم راه
نیم رس
نیم رسانا
نیم رسمی
نیم زیست در مواد رادیواکتیو
نیم ساعت
نیم سال
نیم سایه
نیم سایه ساختمان های مرکز شهر
نیم ستون
نیم سنگین
نیم سوز
نیم سیر
نیم شب
نیم شلواری
نیم عمر در مواد رادیواکتیو
نیم فنجان
نیم قافیه
نیم قد
نیم قوس
نیم کاسه
نیم کره
نیم کره ای
نیم کره جنوبی
نیم کره خاوری
نیم کره شمالی
نیم کره غربی
نیم کره مغز
نیم گان زمین
نیم گر
نیم گرد
نیم گرم
نیم گیره
نیم نقاب
نیم نما
نیم واکه
نیم وج
نیم وزن
نیم هادی
نیم هفتگی
نیماد کردن
نیمادگر
نیمادگری
نیمادی
نیمتاب
نیمچه
نیمدار
نیمرخ
نیمرو
نیمرو کردن
نیمروز
نیمروز پرهون
نیمروزان
نیمروزی
نیمساز
نیمساز شدن
نیمساز کردن
نیمسال
نیمسال تحصیلی
نیمسالی
نیمسوز شدن
نیمسوز کردن
نیمکت
نیمکت آویخته
نیمکت تخت شو در سرسرای هتل
نیمکت تختخوابی
نیمکت تختی
نیمکت چوبی
نیمکت دار کردن
نیمکت دو نفری
نیمکت فنری
نیمکت قابل تبدیل به بستر
نیمکت قابل تبدیل به تختخواب در واگن مسافری
نیمکت مبلی
نیمکت محصور در نرده
نیمکت نرم و کوسن دار
نیمکوب
نیمگان
نیمگانی
نیمگرد
نیمگرم
نیمگرمی
نیمنده دایره
نیمه
نیمه آشکار شدن
نیمه آشنا
نیمه آشنایی
نیمه آگاه
نیمه آماده در مورد خوراک رستوران
نیمه استوایی
نیمه افراشتن
نیمه افراشته
نیمه باز
نیمه بهادار
نیمه بیکار
نیمه بیهوش
نیمه پخته
نیمه تاریک
نیمه تخصصی
نیمه تریلر
نیمه تمام
نیمه جان
نیمه چوبی
نیمه حاره
نیمه حرفه ای
نیمه خاموشی
نیمه خدا
نیمه خشک کردن لباس با خشک کن چرخان
نیمه خصوصی
نیمه خنده دار و نیمه جدی
نیمه خواب
نیمه خواب بودن
نیمه خودکار
نیمه درست
نیمه راه
نیمه راهی
نیمه رسانا
نیمه روشن
نیمه زنجیره
نیمه سالخورده
نیمه سالی
نیمه شب
نیمه شبی
نیمه شفاف
نیمه شفافی
نیمه شق
نیمه عمر در مواد رادیواکتیو
نیمه فرانما
نیمه فنی
نیمه کاره
نیمه کاره آسیاب شده
نیمه کشیده در سلاح چخماقی
نیمه کفتر بند
نیمه گرانبها
نیمه گسسته
نیمه لخت
نیمه ماهر
نیمه متمدن
نیمه مجزا
نیمه مخروبه
نیمه مذاب
نیمه مرطوب از ماشین لباس خشک کنی درآوردن جامه
نیمه مسابقه
نیمه مصوت
نیمه نابینا
نیمه نهایی
نیمه وقت
نیمه ویرانه
نیمه هشیار
نیمه هوشمند
نیمی از چیزی را کسر کردن
نینوا
نیو
نیو ایج
نیوار
نیوارشناس
نیوارشناسی
نیواره
نیواری
نیوانگلند
نیواورلئان
نیوتن
نیوتنی
نیوجرزی
نیودیل
نیوزیلند
نیوشاندن
نیوشاندن در فکر
نیوشاندن در مغز
نیوشانگر
نیوشانگری
نیوشه
نیوشه کردن
نیوشیدن
نیوفاندلند
نیومکزیکو
نیوه کردن
نیوهامشایر
نیویورک
نیی
نیین
‹
1
2
...
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return