جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 16)
نورتاب
نورتابناک
نورتابی
نورچشمی
نورد
نورد کردن
نورد ماشین تحریر
نورد ورق
نوردادن
نوردش
نوردکاری
نوردهی
نوردهی زیادی
نوردهی طولانی
نوردیک
نوررخش
نورس
نورسان
نورستگی
نورسته
نورسته جوان و کم تجربه
نورسته و نزدیک به بلوغ
نورسنج
نورسیدگی
نورسیده
نورشکن در منشور
نورشناسی
نورکاه
نورکم کن
نورگیر
نورمان
نورمشعل
نورنبرگ
نورند
نورواج کردن
نوروز
نوروزی
نوره
نورهراسی
نوری
نوری - برقی
نوریت
نوریزی در قالب
نوریزی کردن
نوریشه
نوزاد
نوزاد برخی پستانداران
نوزاد حیوان
نوزاد قورباغه
نوزاد کبود
نوزاد گوسفند
نوزاد مرده
نوزادان
نوزادکشی
نوزادگاه
نوزاده
نوزادی
نوزایشی
نوزاینده
نوزایی
نوزایی در جانور
نوزایی در گیاه
نوزایی کردن
نوزده
نوزده تا
نوزده عدد
نوزدهم
نوزدهمی
نوزدهمین
نوزیست
نوساز
نوسازگاری
نوسازمان کردن
نوسازمان کردن برای تطابق با شرایط جدید
نوسازمانی
نوسازی
نوسازی کردن
نوسازی نما
نوسامان کردن
نوسامان کردن برای تطابق با شرایط جدید
نوسامان کردن وضع مالی
نوسامانی
نوسان
نوسان دادن
نوسان دست ها در هوا قبل از پرتاب
نوسان رسان
نوسان کردن
نوسان کردن به طور پراکنده
نوسان کردن به طور موجدار
نوسان کردن صدا
نوسان کننده
نوسان گیر
نوسان نگار
نوسان نما
نوسان نمای رادار
نوسانگر
نوسانی
نوسرای
نوسرباز
نوسنگی
نوش
نوش آور
نوش باد
نوش پذیر
نوش جان
نوش جان کردن
نوش دارو
نوش کردن
نوش و نیش
نوش!
نوشابه
نوشابه الکلی
نوشابه حاوی براندی و شکر و برگ نعناع
نوشابه حاوی بوربن و شکر و برگ نعناع
نوشابه خدایان
نوشابه خوشمزه
نوشابه فروشی در ادارات
نوشابه قوی
نوشابه گازدار
نوشابه گازدار ودارای عصاره سارساپاریلا
نوشاخه
نوشانیدن
نوشت ابزار
نوشت افزار
نوشت افزار فروش
نوشتار
نوشتار پریشی
نوشتار کوتاه
نوشتارهای وابسته به حرفه علمی
نوشتجات
نوشتن
نوشتن با بی دقتی
نوشتن با حروف بزرگ
نوشتن با شتاب
نوشتن با ماشین تحریر
نوشتن با مداد
نوشتن برای روزنامه و مجله
نوشتن به
نوشتن به تفصیل
نوشتن به خط معمولی
نوشتن به طور تند و خلاصه
نوشتن درباره گذشته ها
نوشتن صداهای زبان به نمادهای آوایی
نوشتن نامه
نوشتنی
نوشته
نوشته با حروف بزرگ
نوشته بی ارزش
نوشته خوش ظاهر و توخالی
نوشته دارای سجع و قافیه
نوشته روی سکه
نوشته روی سنگ قبر
نوشته زیبا و هنری
نوشته سری
نوشته شدن
نوشته شده
نوشته شده با حروف بزرگ
نوشته شده با گچ
نوشته شده به چند زبان
نوشته شده در حاشیه صفحه
نوشته شده در حاشیه متن
نوشته شده در زیر حرف
نوشته کوتاه
نوشته مبتذل
نوشته ناخوانا
نوشته نشده
نوشتهی بلیغ
نوشتهی فصیح
نوشتهی گویا
نوشتهی نیکو
نوشک
نوشکوف کردن
نوشکوفی
نوشگاه
نوشگفته
نوشنده
نوشی
نوشیدن
نوشیدن به مقدار کم
نوشیدنی
نوشیدنی الکل دار
نوشیدنی الکلی
نوشیدنی چای مانند
نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت
نوشیدنی دارای کولا
نوشیدنی غیر الکلی
نوشیدنی گاز دار
نوشیدنی مالت دار
نوشیدنی نیمه یخ زده
نوشین
نوظهور
نوع
نوع اصیل
نوع انسان
نوع اولیه
نوع بافت
نوع بشر
نوع پرست
نوع پرستی
نوع چاپ
نوع چیز ریخته شده
نوع چیزی را مشخص کردن
نوع خواه
نوع در رده بندی
نوع دستخط
نوع دوست
نوع دوستانه
نوع دوستانه رفتار کردن
نوع دوستی کردن
نوع کالا
نوع کلمه
نوع متفاوت
نوع معمولی
نوع نوشته
نوع و شکل زمین
نوع واژه ها
نوعا
نوعدوستی
نوعی
نوعی "پن کیک"
نوعی آب نبات ترد و آجیل دار
نوعی بازی بولینگ با ده ماسوره
نوعی بازی هندبال
نوعی بولینگ روی چمن با توپ های چوبی
نوعی پنیر سفید
نوعی پونه
نوعی تاس کباب غلیظ
نوعی جاز
نوعی داروی مخدر و خلسه آور
نوعی دسر ژلاتین مانند
نوعی رامی در بازی ورق
نوعی رقص آهسته
نوعی ساز بادی
نوعی کچلی
نوعی کدوی قلیایی
نوعی کدوی کشکولی
نوعی کمند
نوعی کیک سفید و سبک
نوعی کیک نازک و مسطح
نوعی گیاه زهرین
نوعی موسیقی آمریکای لاتین
نوعی موسیقی راک اند رول
نوعی نشاسته
نوعی نقاشی آبرنگ
نوغان
نوغان پروری
نوف
نوف سگ
نوفه
نوفیدن
نوفیدن از درد
نوفیدن از غم
نوک
نوک اشیا
نوک انگشت
نوک بال
نوک بالا
نوک بام
نوک پا
نوک پایین
نوک پرنده
نوک پستان
نوک تپه
نوک تیر
نوک تیز
نوک تیز شدن
نوک تیز کردن
نوک چیزی را پوشاندن
نوک خود را به نوک دیگری زدن در پرندگان
نوک دار
نوک دار کردن
نوک دراز
نوک درخت
نوک زبانی حرف زدن
نوک زدن
نوک زنی
نوک قلاب و زوبین
نوک قلم
نوک قلم پر
نوک کلاه
نوک کوه
نوک نوک کردن
نوک نیزه
نوکر
نوکر اونیفورم پوش
نوکر جوان
نوکر صفت
نوکر صفتی
نوکر مآبی
نوکر مسلک
نوکر منافع خود
نوکر ویژه
نوکرانه
نوکرمآب
نوکرمآبانه
نوکرمآبی کردن
نوکروار عمل کردن
نوکری
نوکری کردن
نوکمالی کردن در پرندگان
‹
1
2
...
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
tie
sheep
horse
road
fish
bucket
chip
can
leg
ice
skiing
bullet
square
back
board
bush
gold
return