امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Accusingly

    əˈkjuːzɪŋli əˈkjuːzɪŋli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌طور سرزنش‌آمیز، به‌صورت اتهام‌آمیز، حالتی متهم‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - He looked acutely uncomfortable and glanced accusingly at the lawyer.
    - به‌شدت ناراحت به نظر می‌رسید و به‌طور سرزنش‌آمیز به وکیل نگاه کرد.
    - She looked at Shannon accusingly and asked: “Do you know what she is talking about?”
    - با حالتی متهم‌کننده به شانون نگاه کرد و پرسید: «آیا می‌دونی که اون درباره‌ی چی حرف می‌زنه؟»
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده accusingly

    ارجاع به لغت accusingly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «accusingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/accusingly

    لغات نزدیک accusingly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند